چگونه در بحران اقتصادی موفق باشیم؟
در روزهایی که به نظر میرسد به بحران اقتصادی رسیده ایم وقتی شما در کانون چنین بحرانهایی باشید، فکر میکنید که دیگر آخر دنیاست. زیرا شاخصهای اقتصادی متناسب با خبرهای بد و خوب پایین و بالا میروند و خلاصه بگویم که همه چیز با احساسات سر و کار دارد.
-یک کارگزار بورس نیویورک
اوضاع بد اقتصادی، بیکاری و رکود و تورم، از بدبینانه ترین اتفاقاتی است که ممکن است گریبان گیر هر کسب و کار و برندی شود. شرایط اقتصادی همیشه بر وقف مراد نیست و اوج و فرودهایی دارد. چه بسیار کسب و کارهایی که با نوسانات نرخ ارز و یا سقوط بورس به خاک سیاه نشسته اند. آیا برای کارآفرینی اوضاع بد اقتصادی همیشه یک تهدید است و یا اینکه میتواند فرصتی هم برای خلاقیت و راه اندازی کسب و کار جدیدی باشد.
شما کارآفرین هستید نه دلال
همین اول کار یک تبصره بگذاریم و آن اینکه فرض بر این میگیریم که شما فقط و فقط کارآفرین هستید و نه دلال؛ وگرنه که برای بسیاری از دلالها روزهای آشوب اقتصاد میتواند عید نوروزشان باشد! در امریکا بانک ها و موسسات مالی که با دادن وام ثانویه در سال ۲۰۰۸ عامل بحران شدند در نهایت با مصادره خانهها و فروش مجددشان سود کردند. محتکران، دلالان ارز و دلار هم که معمولا برنده بزرگ چنین نوساناتی هستند. با آنها کار نداریم، روی سخن با کسانی است که خلاقانه در بازار رفتار کرده و ایجاد شغل میکنند.
به من این خودکار را بفروش!
هر تغییر بزرگی که در جامعه ایجاد میشود نیازها و روابط جدیدی شکل میگیرد. انسان روزگارِ بحران اقتصادی هم ویژگیها و نیازهای خاص خود را دارد. سه نکته مهم فروش چیست؟ توجه به نیاز، توجه به نیاز و توجه به نیاز!
نیاز روزگار فروپاشی اقتصاد را کشف کن!
همه ما میدانیم که در دوران رکود، رفتار مصرف کنندگان، که منبع اصلی درآمد کسب و کارها هستند، تغییر میکند. برای مثال برخی خریدها را عقب میاندازند یا به جای برخی کالاها، جانشین های ارزانتری را خریداری میکنند و یا اینکه رفتارهای مصرفی جدیدی از خود بروز میدهند. شما باید این رفتارها را کشف کنید!
مهمترین بحران اقتصادی تاریخ معاصر آمریکا مربوط به دهه ۱۹۳۰ میشود که با افت شدید بازار بورس در سال ۱۹۲۹ شروع شد. رکود روبه افزایش در این دوران منجر به ورشکستگی بسیاری از شرکت ها و کارخانه ها و به تبع آن بیکاری میلیونها نفر در آمریکا شد. علت اصلی بوجود آمدن این بحران، عدم هماهنگی میزان تولیدات آمریکا و نیازهای جهانی برای محصولات آمریکا بود.
پس از سقوط اولیه ارزش بازار، در منطقه اقتصادی نیویورک موجی از خودکشی روی داد. گفته میشود متصدی یک هتل از مهمانان جدید میپرسید که برای خوابیدن اتاق میخواهند یا پریدن از پنجره!
آیا همه کارآفرینان در این شرایط به خاک سیاه نشستند؟ خیر!
یک نیاز جدید گسترش یافت و آن هم میل زیاد به رفتن به سینما برای پناه بردن به داستان و تخیل و رهایی از واقعیت بود!
در زمان رکود بزرگ امریکت حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیون نفر هر هفته به سینما میرفتند. به همین جهت نیز در طول سال ها همواره به صنعت سرگرمی و سینمای هالیوود به عنوان یک ماشین پول سازی نگاه شده است که حتی در بدترین شرایط اقتصادی نیز به چرخش خود ادامه میدهد. کارآفرینانی که به حوزه سینما پناه بردند جان سالم به در بردند و حتی پولدارتر شدند!
همینقدر بگویم که یک شبه گدا شدیم!
داستان دیگری تعریف کنم تا بدانیم در روزهای بحران اقتصادی به جز کشف نیازهای جدید جامعه چه چیزهایی لازم است!
بحران مالی آسیا دورهای از بحران اقتصادی بود که گریبان گیر بیشتر کشورهای آسیای شرقی از ابتدای ژوئیه ۱۹۹۷ شده بود. بحران اقتصادی از تایلند آغاز شد و در کره جنوبی، اندونزی و مالزی منتشر شد و سایر کشورهای منطقه را نیز هر یک تا حدی متأثر ساخت. اقتصاد جنوب شرق آسیا به حدی از ورشکستگی رسید که نخست وزیر آن روزهای مالزی در توصیف شرایط کشورش گفت: «همینقدر بگویم که یک شبه گدا شدیم»
تبدیل بحران به فرصت
اما بحران مالی شرق آسیا درنهایت برای بسیاری از کشورهای درگیر بحران به فرصت تبدیل شد!
بحران مالی شرق آسیا در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ به شدت بر اقتصاد کره جنوبی تاثیر گذاشت و ضعف ها و ایرادات موجود در نظام مالی و به خصوص بازارهای مالی این کشور را نمایان ساخت. دولت کره جنوبی در مواجهه با این بحران اصلاحات جسورانه ای را انجام داد: بانک هایی که عملکرد ناامید کننده داشتند را تعطیل کرد، فرآیند ورشکستگی شرکت هایی که با بحران مواجه شده بودند را مدیریت کرد و مهم تر از همه اینکه مقررات نظام مالی این کشور را بهبود بخشید.
چنین اصلاحاتی تاثیر قابل توجهی بر وضعیت کسب و کار در کره گذاشتند وضعیت کره در شاخص هایی مانند شاخص تسهیل فضای کسب و کار که توسط بانک جهانی ارایه میشود و همچنین شاخص رقابت پذیری مجمع جهانی اقتصاد بهبود یابد. اصلاحات اواخر دهه ۱۹۹۰ همچنین باعث شدند که اقتصاد کره جنوبی در بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ عملکرد قابل قبولی داشته باشد
رمز موفقیت در خروج از بحران جسارت و خلاقیت است؛ چه در مقیاس فردی و چه در سیاست گذاری کلان!
چابک باش و بفروش!
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که در روزگار بحران اقتصادی باید به اولویت و نیازهای جدید توجه کرد، باید خلاق و جسور هم بود.
اما یکی نکته خیلی خیلی مهم هم فراموش نشود: در روزگار بحران چابک باشید!
هر آنچه که هزینه های ضروری کسب و کار شما را کاهش دهد ولی از کیفیت کارتان کم نکند نشان از “چابکی” کسب و کارتان دارد!
مدیران کسب و کارها در روزهای بد اقتصادی به دلیل نیاز سریع و لحظه ای به اطلاعات و اینکه نمیخواهند سازمانشان متورم شود، دچار لایه بندی شود و بروکراسی در آن راه بیافتد، میخواهند از هر نوع پیچیدگی به دور باشند. آنها میخواهند ساده باشند. ساده کار کنند، اطلاعات را ساده دریافت کنند و ساده و سریع تصمیم بگیرند.
یعنی هزینه ها را کاهش دهند، وقت شان را تلف نکنند و سریع نتیجه بگیرند!